حماسه (در ادبیات عرب) / بابک فرزانه
حماسه در ادبیات عرب عنوان برخی از منتخبات شعری است که در آنها اشعار بر اساس مضمون، ذوق و سلیقۀ گردآورنده و ارزش ادبی طبقهبندی شدهاند.
اندیشۀ گردآوری و ضبط آثار منظوم از دیر باز در میان اعراب وجود داشته است. به گزارش ابنسلام، نعمان بن منذر (د 602 م) دیوانی داشت که در آن اشعار شاعران بزرگ و مدایحی را که برای او و خاندانش سروده شده بودند، گرد آورده بود (ص 10؛ نیز نک : سیوطی، 1/ 249؛ بلاشر،96-97). گرچه این گزارش موثق نیست (نک : همانجا)، اما میتواند شروع خوبی برای بررسی تاریخی منتخبات شعری باشد. حمّاد راویه (د ح 155 ق/ 772 م) 7 قصیدۀ طولانی را گرد آورد که بعدها «معلقات» خوانده شد. پس از او کهنترین و مشهورترین منتخب شعری متعلق به مُفضّل ضَبّی (د پس از 163 ق/780 م) دانشمند کوفی است. وی بیش از 200 قصیدۀ برگزیدۀ خود را بر اساس زمان مرتب کرد که مفضلیات یا کتاب الاختیارات یا کتاب المختارات خوانده شد. اصمعی (د 216 ق/831 م) زبانشناس بصری نیز مجموعهای کمحجمتر فراهم آورد که اصمعیات نام دارد و مشتمل بر 72 قطعه از شعر شاعران پیش از اسلام و شاعران سدۀ 1 ق/7 م است. ابنسلام (د 231 یا 232 ق/846 یا 847 م) نیز کتابی دارد با عنوان طبقات فحول الشعراء که بخشی از آن را به مرثیههای مشهور اختصاص داده است. سرانجام در اواخر سدۀ 3 و اوایل سدۀ 4 ق، ابوزید قُرَشی 7 مجموعه از مجموعههای شعری را در کتاب جمهرة اشعار العرب گردآوری کرد (معلقات، مجمهرات، منتقیات، مُذهّبات، مراثی، مشوبات و مَلْحَمات). درکنار آثارِ یادشده برخی نیز که معمولاً خود شاعر بودند، به گزینش اشعار شاعران پرداختند و مجموعۀ خود را «حماسه» نامیدند. نخستینِ این گردآورندگان ابوتمام (د 231 ق/846 م) شاعر پرآوازۀ عصر عباسی است (نک : بلاشر، 151-152).
حماسه در لغت به معنای دلیری و شجاعت است و در اصطلاح ادبی به قصایدی گفته میشود که دلاوری و قهرمانی جنگجویان را در جنگ تصویر میکند. این نمونه از شعر در سرودۀ شاعران عصر جاهلی و نیز عصر اسلامی جایگاهی قابل توجه داشته، و از ابواب مهم شعری به شمار میرفته است؛ اما بعدها مورد غفلت ناقدان واقع شد و آنان حماسه را در فهرست اغراض گوناگون شعری خود قرار ندادند و بدان نپرداختند (نک : بدوی، اسس ... ، 286-287؛ محاسنی، 317). اما ابوتمام نخستین و طولانیترین فصل از 11 فصلِ مجموعۀ بزرگ شعری خود را (مجموعاً 881 قصیده) به حماسه اختصاص داد که این عنوان بر کل کار او نیز اطلاق گردید. بهدرستی روشن نیست که آیا این نامگذاری از سوی خودِ ابوتمام صورت گرفته، یا بر اساس عرف رایج میان ادیبان، حماسه نامیده شده است. برخی نیز بدون هیچگونه تردید بر آناند که این نامگذاری از ابتکارات خود ابوتمام بوده است (مثلاً نک : شکعه، 490).
به گفتۀ مسعودی، برخی حماسۀ ابوتمام را الخَبِیّة نامیدند (7/166). بلاشر حماسه را خلاصۀ عنوان پرمعناتر دیوان الحماسة دانسته است (ص 150؛ نیز نک : امین، 1/7؛ گیب، 24؛ GAS, II/66). الحماسة الکبرى نام دیگری است که در برخی نسخ یافت میشود و در مقابل الحماسة الصغرى یا الوحشیات (به کوشش عبدالعزیز میمنی در 1963 م در قاهره منتشر شد) یکی دیگر از مجموعههای شعری ابوتمام قرار دارد که از نظر فصلبندی به الحماسة الکبرى بسیار شبیه است (نک : دنبالۀ مقاله). بعدها این نامگذاری توسط جمعکنندگان اشعار تقلید شد و عنوان «حماسه» مدلول اشتقاقی خود را از دست داد و معادل شد با «مختارات» و گاه در مورد مجموعههایی بهکار گرفته شد که دیگر با کار ابوتمام شباهت چندانی نداشتند (GAS، همانجا؛ EI2).
ابوتمام در گلچین ادبی خود از 285 شاعر و البته بدون توجه به ترتیب زمانی نام میبرد که بیشتر آنان مربوط به عصر جاهلی و اسلامیاند. وی علاوه بر شعر شاعران جاهلی و اسلامی از سرودۀ شاعران عباسی چون ابوعطای سِنْدی، مسلم بن ولید، ابـوالعتاهیه و منصور نَمِری نیـز استفاده کـرد (مثلاً نک : مرزوقی، 1/56، 74، 2/942؛ کلاین فرانک، III/153-154؛ بلاشر،151؛ قس: GAL, S, I/40، که میگوید: ابوتمام حماسۀ خود را به شاعران جاهلی و اسلامی محدود کرده است). ابوتمام بیشتر به شاعران کمگوی (= مُقِلّون) و غالباً گمنام پرداخت، مانند قُرَیْط بن انیف (که کتاب با 8 بیت از سرودههای او آغاز میشود)، و به شعر شاعران مشهور کمتر توجه داشت و مثلاً از لبید، دو بیت، از جریر 3 بیت، از حسان 3 بیت بیشتر نقل نکرده و دربارۀ بزرگانی چون امرؤ القیس، اخطل و حطیئه به کلی خاموش مانده است.
فصلهای حماسۀ ابوتمام به ترتیب از این قرار است: 1. الحماسة (261 قصیده). 2. المراثی (129 قصیده). 3. الادب (61 قصیده). 4. النسیب (139 قصیده). 5. الهجاء (79 قصیده). 6. الاضیاف (= مهماننوازی، 109 قصیده). 7. المدح (31 قصیده). 8. الصفات (دو قصیده). 9. السیر و النُعاس (= سفر و استراحت، 8 قصیده). 10. المُلَح (= بذلهگوییها، 34 قصیده). 11. مذمة النساء (= نکوهش زنان، 18 قصیده). در برخی نسخهها دو فصلِ اضیاف و مدح (یا مدیح) در یک فصل نهاده شده است. در این میان بیشترین ابیات مربوط به قبیلۀ طیء، یعنی قبیلۀ خود ابوتمام است. پس از طیء، ابیات مربوط به دو قبیلۀ اسد ( 53 قصیده) و قبیلۀ ضبّه (37 قصیده) پرحجمترین بخشها ست (کلاین فرانک، III/150-151).
ابوتمام بر خلاف گردآورندگان مجموعههای قبلی چون مفضل ضبّی در پی آن نبود که اشعار انتخاب شده را به صورت کامل ارائه کند؛ در حقیقت او ابیاتی را برگزید که با ذوق و سلیقۀ خود او در مورد شعر هماهنگ بود، بهگونهای که این گزینش در بسیاری موارد به یک یا دو بیت از قصیدهای محدود میگشت. فصل نخست کتاب الحماسه نشان میدهد که ابوتمام به اشعاری که در خصوص جنگ سروده شده، علاقه داشته و کوشیده است بهترین آنها را برگزیند.
تاریخ تألیف حماسۀ ابوتمام چندان روشن نیست؛ به گزارش خطیب تبریزی، ابوتمام برای مدح عبدالله بن طاهر وزیر مأمون به خراسان سفر کرد، هنگام بازگشت به عراق درهمدان توقف کرد، ابوالوفاء بن سلمه از اعیان همدان که شخصی ادیب و دوستدار کتاب بود، ابوتمام را به منزل خود برد و او را گرامی داشت. بارش برف سنگین مانع از ادامۀ سفر ابوتمام گردید. اما او از فرصت استفاده کرد و به پشتوانۀ کتابخانۀ ابوالوفا 5 کتاب دربارۀ شعر نوشت که الحماسة و وحشیات ( الحماسة الصغرى) از جملۀ آنها ست. کتاب حماسه در کتابخانۀ خاندان ابوالوفا باقی ماند. آنان آن کتاب را برای خود نگاه داشتند و به کمتر کسی نشان دادند (1/403). شاید به همین سبب هیچیک از معاصران ابوتمام از این اثر او یادی نکردهاند. بعدها شخصی از مردم دینور به نام ابوالعواذل به همدان آمد، حماسه را به دست آورد و آن را با خود به اصفهان برد. از اینجا ست که ادیبان با این اثر آشنا میشوند (نک : حاجیخلیفه، 1/691؛ کلاین فرانک، III/142؛ GAL, S, I/39).
اما این گزارش چندان واقعی به نظر نمیرسد و دشوار میتوان پذیرفت که ابوتمام در مدت اقامت کوتاهش در همدان در فصل زمستان توانسته باشد 5 اثر تألیف کند. با اینهمه، باید گفت ماجرای تألیف الحماسه پیش از گزارش خطیب تبریزی ناشناخته بود وگرنه مرزوقی بدان اشاره میکرد (GAS, II/66-67؛ کلاین فرانک، همانجا؛ نیز نک : نقشه، 79).
کلاین فرانک در بخشی از مقالۀ مفصل و ارزشمند خود به منابع ابوتمام در حماسه پرداخته و پس از بررسیای نسبتاً دقیق به این نتیجه میرسد که ابوتمام بخشی از شعرهای حماسه را مثلاً آنچه مربوط به جنگ داحِس و غَبْرا یا جنگ بَسوس است، به صورت شفاهی در بصره و کوفه به دست آورده است. اما به هر حال، او برای گردآوری مجموعۀ خود به متون نیاز داشته است و بصره و کوفه دو مرکز مهم شعر کلاسیک به شمار میرفتهاند (III/ 152-153). ابناعرابی (د 231 ق/846 م) و ابن سکّیت (د 244 ق/ 858 م) در کوفه، و ابنحبیب در بصره شعر شاعران بادیهنشین و شاعرانی چون فرزدق، جریر و ذوالرمه را انتشار میدادند که اینها میتوانست منابع خوبی برای ابوتمام باشد.
حماسۀ ابوتمام موفقیت بسیار خوبی در حوزۀ ادبیات عرب در مقایسه با دیگر منتخبات شعری پیشرو چون مفضلیات و اصمعیات کسب کرد. دلایل این موفقیت را میتوان در تنوع و گستردگی موضوعات شعری و کوتاهی قطعات انتخاب شده و سهولت نقل آنها در جوامع ادبی دانست (نک : کلاین فرانک، III/155).
شمار بسیار متعدد و متنوع شرحهایی که توسط شخصیتهایی نامدار در ادبیات عرب بر حماسۀ ابوتمام نوشته شد، موفقیت آن را تأیید میکند. کهنترین این شروح از آنِ ابو محمد قاسم بن محمد صبّاح اصفهانی (د 286 یا 287 ق) و ابوریاش احمد بن ابراهیم قیسی (د 339 ق/950 م) است؛ شرح ابوریاش الحماسة الریاشیة نام دارد که ابوالعلاء معری بر آن شرحی با عنوان الریاش المصطنعی نوشته است. سزگین احتمال داده است که ابوریاش همان ابودماش صاحب کتاب الحماسه باشد (GAS, II/68؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). اما غالب شرحهای حماسه از نیمۀ دوم سدۀ 4 ق/10 م به بعد تدوین گردید. شرح مرزوقی (د 421 ق/1030 م) و شرح خطیب تبریزی (د 502 ق/ 1108 م) مشهورترینِ این شروح است. خطیب تبریزی در شرح خود به جنبههای لغوی و دستوری اهتمام ورزید و مرزوقی بیشتر به جنبههای ادبی و ذوقی پرداخت. مقدمۀ طولانی مرزوقی بر شرح خود از دیدگاه نقد ادبی درخور توجه است. ابن جنی (د پیش از 392 ق/1002 م) نیز دو اثر مهم دربارۀ حماسه تألیف کرده است، یکی التنبیه على شرح مشکل ابیات الحماسة که درآن به تجزیه و تحلیل دستوری ابیات حماسه میپردازد و دیگر کتاب المُبْهِج فی تفسیر اسماء شعراء الحماسة است که تکمیلکنندۀ اثر قبلی او ست (برای آگاهی از شرحهای حماسه، نک : حاجیخلیفه، 1/691-692؛ نقشه، 229 بب ؛ کلاین فرانک، III/144-146؛ GAL, S, I/40; GAS, II/68-72).
حماسه نخستینبار در 1286 ق/ 1869 م در بولاق به طبع رسید. میان سالهای 1322-1335 ق چندبار در قاهره، لکهنو (1293 ق)، بمبئی (1299 ق)، بیروت (1306 ق)، کلکته (1856 ق)، مسکو (1912 م) به کوشش کریمسکی، و استانبول (1914 م) مجدداً انتشار یافت. در 1828 م ویلهلم فرایتاک با استفاده از شرح خطیب تبریزی حماسه را منتشر کرد. 20 سال بعد همو حماسه را به لاتین ترجمه کرد و در 1846 م ترجمۀ آلمانی حماسه توسط فردریک روکِرت منتشر شد.
پس از دو حماسۀ ابوتمام، مجموعۀ شعری بُحتری (د 284 ق/ 897 م)، شاعر همعصر وی تألیف دیگری است که احتمالاً به تقلید از ابوتمام حماسه نام یافت. گرچه در مورد عنوان اصلی کتاب تردید وجود دارد (نک : بدوی، البحتری، 44؛ GAS, II/73).
بحتری در اثر خود که آن را برای فتح بن خاقان، وزیر متوکل (حک 232-247 ق/847-861 م) تألیف کرد، مفهوم حماسه را تعدیل بخشید. حماسۀ بحتری محتوی قطعاتی بسیار کوتاه سرودۀ حدود 600 شاعر است؛ اما برخلاف حماسۀ ابوتمام ذیل شمار کمی سرفصل تقسیم نشده، بلکه 174 فصل دارد که بر اساس موضوع و مضمون و به شیوۀ کتابهای معانی (مانند دیوان المعانی ابوهلال عسکری) طبقهبندی شده است؛ و هم از اینرو ست که پلّا سهم این کتاب را در تکامل معناشناسی بسیار جدی میداند (نک : EI2؛ کیلپتریک، 95؛ بلاشر، 151؛ بدوی، همان، 43-44؛ نیز نک : شکعه، 498-500).
فصلهای حماسۀ بحتری را میتوان در 3 فصل کلی حماسه، ادب و رثا طبقهبندی کرد. بحتری در این مجموعۀ شعری بیشترین توجه را برخلاف ابوتمام به ادب و اخلاق داشته است. برخی مضامین نخستین فصلهای حماسۀ بحتری از این قرار است: تحمیل کارهای دشوار بر نفس خویش به هنگام جنگ (حمل النفس علی المکروه عند الحرب)، کشتار و نابودسازی (الفَتْک)، غرور و عدم پذیرش ستم و خواری (الاَنَفَة و الامتناع من الضَیْم و الخَسْف)، درآویختن با مرگ از ترس ننگ (رکوب الموت خشیةَ العار)، نکوهش فرار از جنگ (ذمّ الفرار و التعییر به)، دلپذیر دانستن مرگ هنگام جنگ (استطابة الموت عند الحرب).
میان حماسۀ ابوتمام و حماسۀ بحتری در انتخاب شاعر یا شعر مشترکات زیادی وجود دارد و اشعار هر دو مجموعه تقریباً از واژگان غریب تهیاند. با اینهمه، حماسۀ بحتری به اندازۀ حماسۀ ابوتمام اقبال نیافت (بدوی، همان، 43-46؛ بحتری، 9، 11، 20، 25، 37، 39؛ بلاشر، نیز GAS، همانجاها؛ نیز نک : شکعه، 499-504). حماسۀ بحتری به کوشش لویس شیخو در 1910 م در بیروت منتشر شد، سپس در 1929 م در قاهره و به کوشش کمال مصطفى تجدید چاپ گشت.
پس از بحتری منابع نام چند تن دیگر را آورده، و آنان را صاحب حماسه معرفی کردهاند که برخی از آنان به ترتیب تاریخی عبارتاند از:
1. ابودُماش (یا دِماس). ابنندیم هیچگونه اطلاعی از وی به دست نمیدهد و تنها به نام او و اینکه صاحب کتاب حماسه است، اشاره دارد (ص 81؛ EI2).
2. ابوالعباس محمد بن خلف بن مرزبان الدُمَیْری (د 309 ق/ 921 م). گفتنی است که وی از مترجمان آثار فارسی به عربی بوده است (ابنندیم، 86؛ یاقوت، 19/52).
3. ابن فارس (د 395 ق/ 1005 م)، زبانشناس معروف عرب (ابنندیم، 80). یاقوت (4/84) عنوان مجموعۀ او را الحماسة المُحْدَثة آورده است.
4. ابوهلال عسکری (د 395 ق). او مؤلف الحماسة العسکریة است که ظاهراً موجود نیست. حاجی خلیفه بدون ذکر مؤلف از این حماسه نام برده است (1/693؛ GAS، همانجا).
5. خالدیان (ه م)، دو برادر، که هر دو از شاعران دربار سیفالدولۀ حمدانی امیر حلب در قرن 4 ق/10 م بودند. عنوان گزیدههای ایشان حماسة شعر المُحْدَثین است؛ به گفتۀ پلا عنوان یاد شده بر تغییر تدریجی معنای کلمۀ حماسه دلالت دارد (EI2؛ نیز یاقوت، 11/ 209؛ ابنندیم، 169). دو برادر حماسۀ دیگری با نام حماسة الخالدیین یا الاشباه و النظائر من اشعار المتقدمین و الجاهلیة و المخضرمین تألیف کردهاند که مانند کتابهای حماسه نیست و در آن به مقایسۀ شعر کلاسیک و نوخاسته پرداخته شده است (GAS, II/76؛ نیز نک : نقشه، 87؛ قس: احمد، 1/16، که میگوید کتاب الاشباه و النظائر به نام حماسة شعر المحدثین و حماسة الخالدیین شهرت یافته است).
6. ابومحمد عبدالله بن محمد عَبْد لکانی زوزنی (د 431 ق/ 1040 م)، مربی امیرزادگان خراسان. مجموعۀ شعری او حماسة الظرفاء من اشعار المحدثین والقُدماء نام دارد که به کوشش محمد جبار مُعَیْبِد در 1971 م در بغداد منتشر شده است.
7. اعلم شَنْتَمَری(د 476 ق/1083 م)، که حماسۀ ابوتمام را شرح کرده بود، خود یک حماسه تألیف کرد (GAS, II/74؛ قس: نقشه، 89، که معتقد است آنچه به عنوان حماسۀ شنتمری شناخته شده، همان حماسۀ ابوتمام است که بر اساس حروف هجا مرتب شده است).
8. ابو العلاء معری (د 499 ق/1106 م)، نیز حماسهای به نام حماسة الراح دارد که حاجی خلیفه (همانجا) از آن نام میبرد و میگوید: مجموعهای از سرودههای وی در نکوهش شراب است.
9. ابوالقاسم علی بن افلح عَبْسی (د 535 ق/1141 م). برخی منابع او را صاحب حماسه دانستهاند (صفدی، 11/293؛ فیروزآبادی، 79).
10. ابن شجری (د 542 ق/1147 م). کتاب حماسۀ او الحماسة الشجریة نام دارد و مؤلف در آن از حماسۀ ابوتمام الگوبرداری کرده است. کرنکو آن را در 1345 ق در حیدرآباد دکن منتشر کرد. این کتاب بار دیگر به کوشش عبدالمعین ملوحی و اسماء حمصی در دمشق (1970 م) و علی محمد بجاوی در قاهره (1974 م) به چاپ رسید. این حماسه گزیدههایی از شعر شاعران جاهلی، صدر اسلام و عباسی را در بر دارد (برای آگاهی بیشتر، نک : شکعه، 518- 528).
11. ابوعامر محمد بن یحیی بن خلیفۀ شاطبی اندلسی (د 547 ق/ 1152 م). از حماسۀ او اثری در دست نیست (نک : احمد،1/ 8؛ کحاله، 12/110).
12. علی بن حسن شُمَیم حلّی (د 601 ق/ 1205 م)، که حماسهاش در 14 فصل ترتیب یافته است (حاجی خلیفه، 1/692). به گزارش یاقوت، مؤلف گفته است: پیشینیان و ازجمله ابوتمام سرودههای دیگران را گردآوری کردهاند؛ اما من آنچه را خود سرودهام در کتاب حماسهام آوردهام؛ آنگاه به نکوهش ابوتمام پرداخته است (13/53).
13. ابوالعباس احمد بن عبدالسلام جُراوی یا کورانی (د 609 ق/ 1212 م). ابن خلکان از حماسۀ او یاد میکند و میگوید که مؤلف آن را صفوة الادب و دیوان العرب نامیده است (7/136-137). حماسۀ جراوی با عنوان الحماسة المغربیة به کوشش محمد رضوان دایه و بر اساس تنها نسخۀ خطی کامل این اثر که در کتابخانۀ سلطان محمد فاتح در استانبول (شم 079‘4) نگهداری میشود، در 1411 ق/1991 م در دمشق منتشر شد (GAS, II/74-75؛ زرکلی، 1/150؛ قس: GAL, S, I/41، که همین نسخه را با عنوان الحماسة المغربیة به یوسف بن محمد بیّاسی >نک : دنباله مقاله< نسبت میدهد). این حماسه که به تقلید از حماسۀ ابوتمام گردآوری شده، مشتمل بر 9 باب است از این قرار: المدح، الفخر، المراثی، النسیب، الاوصاف، الامثال و الحکم، المُلَح، ذم النقائض، الزهد و المواعظ.
14. ابوالحجّاج یوسف بن محمد بن ابراهیم انصاری اندلسی بَیّاسی (د 653 ق/ 1255 م). ابن خلکان حماسۀ او را دیده و مقدمه و بخشهایی از آن را نقل کرده است (7/ 239-243). بیاسی مجموعۀ خود را در تونس (646 ق) تألیف، و آن را مانند حماسۀ ابوتمام تنظیم کرده است. این حماسه دربرگیرندۀ گزیدهای ازسرودۀ شاعران پیش از اسلام، مخضرمین، شاعران عصر اسلامی و شاعران نوپرداز در مشرق و مغرب است (حاجی خلیفه، نیز GAL, S، همانجاها؛ EI2) .
15. صدرالدین علی بن ابوالفرج بصری (د 659 ق/ 1249 م). عنوان مجموعۀ شعری او الحماسة البَصْریة است و آن را در 647 ق تألیف، و به ملک ناصر صلاحالدین یوسف امیر حلب اهدا کرده است. حماسۀ بصری گزینشی است از سرودههای شاعران عصر جاهلی تا زمان خود مؤلف. تقسیمبندی بابها در این حماسه مانند حماسۀ ابوتمام است، اما وی باب زهد را بدانها میافزاید که کوتاهترین فصل آن است. در حماسۀ بصری باب نسیب مفصلترین باب را تشکیل میدهد. این حماسه نخست به کوشش مختارالدین احمد در 1383 ق/1964 م (حیدرآباد دکن) منتشر شد. سپس عادل سلیمان جمال در 1978 م مجلد اول، و در 1987 م دومین مجلد آن را به چاپ رسانید و در قاهره منتشر کرد.
16. محمد بن عبدالرحمان بن عبدالمجید عَبیدی یا عُبَیْدی (د پیش از سدۀ 8 ق/14 م). حماسۀ او با عنوان التذکرة السعدیة فی الاشعار العربیة و به شیوۀ حماسۀ ابوتمام تألیف شده است. این حماسه نخست به کوشش عبدالله جبوری در نجف (1972 م) منتشر شد. مآخذ اصلی عبیدی در تألیف این حماسه مجموعههای ادبی ابوتمام، ابن فارس و ابو هلال عسکری بوده است. حماسۀ عبیدی مشتمل بر 14 باب است از این قرار: الحماسة و الافتخار، الادب و الحکم و الامثال، النسیب، المدح و الاستجداء و الاستعطاف و التقاضی، المراثی، الهجاء، الاخوانیات، التهانی، الاعتذار، الصفات، المعاتبات، الملح، الاشیاء المتفرقة، و الدعاء (نک : احمد، 1/12).
17. عباس بن علی بن یاسین بغدادی نجفی (د پیش از سدۀ 13 ق/ 19 م). حماسۀ وی نیز به شیوۀ ابوتمام تنظیم یافته است (GAS, II/75).
18. ابوحُصَیْن محمد بن علی اصفهانی دیمَرْتی(ابن ندیم، 137).
19. در سدۀ 13 ق نیز عباس بن محمد قرشی (د 1299 ق/ 1882 م) حماسهای تألیف کرد با عنوان حماسة القرشی که به کوشش خیرالدین محمود قبلاوی در دمشق منتشر شد (برای آگاهی بیشتر از حماسهها، نک : GAS, II/72-75؛ نقشه، 87- 89).
نقش کتابهای حماسه در حفظ سرودههای شاعران گمنام در ادبیات عرب سخت درخور توجه است. از سوی دیگر این مجموعههای ادبی ضمن اینکه مأخذی برای نشر دواوین شاعران کهن به شمار میروند، میتوانند تا حدودی، ذوق ادبی یک دوره را تصویر کنند. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که با آنکه کتابهای حماسه مانند دیگر جُنگهای ادبی از مقدمههای تاریخی و شرح حال شاعران تهی است، اما بسیاری از شارحان این حماسهها تا حدودی این کمبود را جبران کردهاند و در شرحهای خود بر حماسه اطلاعاتی تاریخی دربارۀ شاعرانی که شعر آنها را شرح میکنند، ارائه کردهاند که گرچه مختصر است و نه چندان مستند، اما نباید آنها را خالی از فایده دانست (نک : بلاشر، 151-152؛ EI2).
مآخذ: ابنخلکان، وفیات؛ ابنسلام، محمد، طبقات الشعراء، لیدن، 1913 م؛ ابنندیم، الفهرست، به کوشش گوستاو فلوگل، لایپزیگ، 1871 م؛ احمد، مختارالدین، مقدمه بر الحماسة البصریة، حیدرآباد دکن، 1383 ق/1964 م؛ امین، احمـد و عبـدالسلام هـارون، مقدمـه بر شرح دیوان الحماسة (نک : هم ، مرزوقی)؛ بحتری، ولید، کتاب الحماسة، به کوشش لویس شیخو، لایپزیگ، 1910 م؛ بدوی، احمد احمد، البحتری، بیروت، دارالمعارف؛ همو، اسس النقد الادبی عند العرب، قاهره، 1964 م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ خطیب تبریزی، یحیى، شرح دیوان الحماسة، بیروت، عالم الکتب؛ زرکلی، اعلام؛ سیوطی، المزهر، به کوشش محمد احمد جاد المولى بک و دیگران، بیروت، 1986 م؛ شکعه، مصطفى، مناهج التألیف عند العلماء العرب، بیروت، 2004 م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش شکری فیصل، 1401 ق/1981 م؛ فیروزآبادی، محمد، البلغة فی تراجم ائمة النحو و اللغة، کویت، 1407 ق/1987 م؛ کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، مکتبة المثنى؛ محاسنی، زکی، شعر الحرب فی ادب العرب، قاهره، 1961 م؛ مرزوقی، احمد، شرح دیوان الحماسة، به کوشش احمد امین و باسلام هارون، قاهره، 1371 ق/1951 م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، 1873 م؛ نقشه، حسین محمد، حماسة ابیتمام و شروحها، قاهره، 1987 م؛ یاقوت، ادبا؛ نیز:
Blachère, R., Histoire de la littérature arabe, Paris, 1952; EI2; Klein-Frank, F., »The Ħamāsa of Abū Tammām (Part2)«, Journal of Arabic Literature, Leiden, 1972; GAL, S; GAS; Gibb, H. A. R., Arabic Literature An Introduction, Oxford, 1963; Kilpatrick, H., »Anthologies, Medieval«, Encyclopedia of Arabic Literature, ed. J. S. Meisami and P. Starkey, London/ New York, 1998, vol. I.
- ۹۴/۰۹/۰۴